کارا کانال میکردیم

ساخت وبلاگ
خیلی انروز روز خوبی بود

طهر اومدیم با هم نهار خوردیم و تا عصر بود و کارا کانال رو میکرد

خوب بود خیلی که کنارش بودم و کاراش رو میکرد عصرش یک کم خوابیدیم و بعد کاراش رو کرد و راستی یه صوت هم از من پر کرد بعد درست کنه

با هم اهنگ شب یلدا پیدا کردیم 

عصرش میخواس فانوس ببره رو هوا که وقت نشد دیگه 

مرغ ها رو برد از خونمون چون تخم ها رو میخوردن و گفت کبوتر میاره برام دو جفت ، کاش جوجه کنن وقتی اورد 

دو روز با هم هی قهر و آشتی بودیم و امروز تموم شد و اشتی اشتی شدیم به کوری چشم دشمنا

چقدر حس خوبی بود براش غدا عصر داغ کردم و دوباره چایی تازه دم خوردیم و عصر که تو بغلم گرفت خیلی حس خوبی بود هر چقدر هم دعوام کنه و ..  باز خود بابایی که آرومم میکنه و همه دنیا هم بیان نمیشه که نمیشه و گفت چون دوستت دارم و دخیم هستی و عاشقتم مجبورم بعضی وقتا دعوات کنم وگرنه محلت نمیذاشتم 

یه تیکه از فیلم مارمولک رو دیدیم با هم 

اهان یه چیز جالب میز لب تاب درست کرد با در کابینت خیلی جالب بود و ابتکاری

سرم درد میکنه از دیروز تا حالا و کلی ماساژش داد

ناراحتم...
ما را در سایت ناراحتم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : omirezo بازدید : 66 تاريخ : جمعه 1 دی 1396 ساعت: 2:06